و عــ♥ــشــ♥ــق....
خدایا! خیلی برگردون عقب،یا بزن بره جلو...اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!







كمی دروغ بگو پینوكیو.... دروغ های تو قابل تحمل تر بود ! به خاطر کودکی بود و شیطنت ... به خاطر این بود که دنیای آدمها را تجربه نکرده بودی که ببینی یک دروغ ،چه ها میکند ! این جا آدمها دروغشان به بهای یک زندگی تمام میشود به بهای یک دل شکستن ! اینجا دروغ ها باعث مرگ عشق و اعتماد میشود ! این جا آدم ها دروغ های شاخ دار می گویند...
farhad | 21:43 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:دروغ,


سلامتی اونایی که آرزوی دوستت دارم گفتن خودشونو به دل آدم میذارن... اما دروغ نمی گــــــــن...
farhad | 21:41 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


بانو ... مرد نبوده ای تا بدانی سرت بر روی بازوانم ... امنیت تو نیست ... آرامش من است ...
farhad | 21:41 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


هنــوز دلخــوشــم بــه " خــــــدا نگهــــدارت "اگـر نمـی خـواستـی بـرگـردی اصـراری نبـود کـه "خــــــدا مـرا نگـه دارد"
farhad | 21:41 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت: ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... خجالت نمی کشی؟ ... جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد
farhad | 21:39 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:جوان,


جاي خالـــي ا تـــ را بـا هيـــچـ چيــز نمي تــوان پر کـَرد حتـــي گزينـــه منـاســـب
farhad | 21:36 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


" دلتَنـــگَم " مِثـــل مادَربــُزُرگـ بـي سَــوادے كـہ هَــواے بَچـہ اش را كــَرده ولے بَــــلـَد نـيســتـــ شُمــاره اش را بـگـيـرَد . . . ! ! !
farhad | 21:36 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


درخت نیز گاهی دلتنگ " تبر"میشود؛
وقتی پرندگان سیم برق رابه او ترجیح میدهند!  

farhad | 13:38 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:تنها,


کوه را با این بزرگی می توان هموار کرد . حرف نا هموار را هموار کردن مشکل است ...
farhad | 13:36 | سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,


دوسش دارم ولی می ترسم بهش بگم. می ترسم بگم و بگه مرسی. بگه ممنون. ... یا هر چیزی بگه بجز : من هم دوسِت دارم
farhad | 12:44 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:,


اگر میبینی‌ هنوز تنهام بخاطر عشق تو نیست من فقط میترسم ... میترسم همه مثل تو باشند .....!
farhad | 12:41 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:,


می گفت:من لیاقتت را ندارم... برای اولین بار راست می گفت؛چون به دروغهایش عادت کرده بودم باورم نمی شد که شاید این با را راست بگوید... رفت و من باور کردم که لیاقتم را نداشت...
farhad | 12:40 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:لیاقت,


سالهاست که معنی این را نفهمیده ام "رفت و آمد" یا " آمد و رفت" ؟؟ به راستی آدمها می روند که برگردند ، یا می آیند که بروند ...؟
farhad | 12:25 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:,


ترسيده اي عاشقت شوم؟؟؟ نه نترس ديگر عاشق نمي شوم ديگر حوصله غزل سرودن ندارم ديگر بي بهانه باران نمي بارم ديگر طعم آغوشت را نمي خواهم من نبودنت را با يک سرنگ در رگهايم جاري مي کنم دوريت را هر شب پيک به پيک سر مي کشم هق هق دلم را زير آتش سيگار پنهان مي کنم نبودنت در من جاريست
farhad | 12:21 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:عاشق,


در عجبم….!! راننده نیستم…..!! اما هر کس به من میرسد….. مسافر است….!!!
farhad | 12:19 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:مسافر,


صدای پای من، صدای تنهایی های من است...

که همیشه در تاریکی کوچه های شب تنها بوده اند...

هرگز، هرگز صدای پایی همراهش نبود، هرگز پایی همقدمش نبود...

تمام روز ها را در سکوت و شبها را در تنهایی هایم گذرانده ام...

امشب دیگر خسته ام از پیمودن تمام این کوچه های نحس، از تنهایی خسته ام...

نمی دانم، شاید فردا در کوچه ها فقط صدای سکوت باشد ...!
 

farhad | 12:9 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:سکوت,


زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند ...! بلکه اگر دوست داشتنی باشند ، زیبا به نظر میرسند ...!!!
farhad | 12:7 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:زن ها,


گاهی باید ... بعضی احساس ها رو بذاری توی خونه ی سالمندان دلت ...! اینقدر بهش بی توجهی کنی تا بمیرن...!!!
farhad | 12:5 | دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:احساس,


تو هم با من نمی مانی برو بگذار برگردم دلم می خواست می شد با نگاهت قهر می کردم هوا ابریست دلتنگم ومن چندیست دارم با خودم با عشق می جنگم اگر میشد می نوشتم لحظه هایم را صدایم را سکوتم را اگر میشد برای دیدنت دل دل نمی کردم اگر میشد که افسار دلم را ول نمی کردم تو هم حرفی بزن هرچند تکراری بگو آیا هنوزم مثل سابق دوستم داری؟
farhad | 23:44 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:,


چه كسي ميتواند به قلبش بياموزد كه هرگز نشكند؟ اما من به قلبم آموختم كه اگه روزي شكست لبه ي تيزش دست كسي كه آن را شكست نبرد...
farhad | 23:31 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:قلب شکسته,


به بوســـه های آدمـــ ها دلـــ نبنـــد ! از جنـــس عشـــق نیستنـــد ... خوبـــ کـــه نگـــاه کنـــی روی تمامـــشان حکـــ شـــده .. MEDE IN HàVàs
farhad | 23:26 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:بوسه,


خدایــــــــــــــا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده تــا شبهای دلتگنیــش بــرای مــا باشد و روزهــای خوشش بــرای دیگری
farhad | 23:26 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:خدایا,


چقدر باید بگذرد؟؟؟ تا من... درمرور خاطراتم وقتی از کنار تو رد میشوم تنم نلرزد... بغضم نگیرد...
farhad | 23:25 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:,


لبــــــــــ خندش را تقسيـمـ کـــــرد لبــــــــــ ها يش به ديگرے رسيد و خندش بہ من . . .
farhad | 23:24 | یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:لبخند,


من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم ... و به اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران ... تو به اندازه ی تنهایی من شاد بمان. تنهایی من به قدر تپش قلب مهربان تو می باشد.
farhad | 11:20 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:تنهایی,


یه قانون مهم هست که میگه: همیــــــــــــــــــشه اونـــــــی که تو خیــــالته بی خیالتـــــــــــــــه !!
farhad | 11:20 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:خیانت,


تـو ” آدم ” ، من ” حوا “ سیـبی در کار باشد یا نه ، با تو ، در آغوش تو ، بهشت جاریست بوسه هایت طعم سیب میدهند کافیست . . .
farhad | 11:10 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:بوسه,


دُز ِ بوسه هایت آنقدر بالاست که تصورش هم مرا مست می کند قول می دهم بد مستی نکنم ! بگذار زیاد از پیکِ لبانت بنوشم ..

farhad | 11:8 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:بوس,


يادم باشد: به جستجوى راه باشم، نه همراه او که زیر سایه دیگری راه می‌رود، خودش سایه‌ای ندارد 

farhad | 11:7 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:یادم باشد,,,,


کاش نامت را با خط بریل مینوشتند ، صدا کردنت کافی نیست ، شکوه اسم تو را باید لمس کرد !
farhad | 11:5 | یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:خط بریل,

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد